آریامآریام، تا این لحظه: 13 سال و 24 روز سن داره

آریام عشق زندگی مامان و بابا

مادر شدن یعنی دلواپسی تمام لحظه ها

1391/7/13 23:16
نویسنده : مامانی
1,311 بازدید
اشتراک گذاری

این روزها نگرانتم پسرم، از بس که درد کشیدی و ناراحت بودی. از بس که با ناله و گریه از خواب بیدار شدی. پنج تا دندونی که با فاصله دو سه روز در اومدند، حسابی اذیتت کردند. فقط وقتی شیر میخوردی، آروم میشدی و مامان نگران دندونهایی که این شیر خوردنهای شبانه، خرابشون میکنه. هنوز از لجبازی دندون ششم، کلافه بودی که سرمای بدی خوردی و بعد از چند روز خروسک گرفتی و من نگران شور و نشاط کودکانه ات شدم وقتی ساکت شدی و حوصله بازی نداشتی. دکتر برات دو تا آمپول داد...خدا میدونه که برای اشکهایی که از درد ریختی و برای تک تک سرفه هات، هزار بار مردم و زنده شدم.

میدونم باید دلدارتر از این حرفها باشم. میدونم که وقتی بزرگ بشی، دیگه تمام مدت کنارم نیستی تا مثل سایه دنبالت باشم. اما نفسم، دست خودم نیست. نگرانم واسه همه اونچه که باید باشه و نیست و نباید باشه و هست. تو فکر روزهای آینده ام، روزهایی که تو وارد دنیایی میشی که هیچی ازش نمیدونی، دنیایی پر از بدی و خوبی، زشتی و زیبایی، سلامتی و ناخوشی. نگرانم چون از آینده خبر ندارم و هیچی دست من نیست. کاشکی میشد همه چی رو دید تا تمام روزهای زندگیت رو پر کنم از خوبی و خوبی و خوبی. نگرانم و این دلواپسی قلبم نمیذاره آروم باشم. کاری ازم برنمیاد جز اینکه هر بار که تو آغوشم میگیرمت بگم خدایا سپردمش به تو که از همه مهربانتری.

یک هفته گذشته و تو هنوز باید تو خونه بمونی و مجبوری هر روز حمام بخار بگیری

با دقت میخونی نکنه چیزی از قلم بیفته

خوابیدی عزیزم اما به سختی نفس میکشی

کوچولوی قشنگم همیشه بخند و شاد باش تا خونه ما غرق شادی و نور باشه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (20)

مامان سید کوچولو
13 مهر 91 13:53
امان از دندون در اوردن بچه ها چه با دقت کتاب میخونه خدا حفظش کنه. سر یبه ما هم بزنین
سمیرا مامان آنیتا
13 مهر 91 22:46
وای خدا .. الهی بمیرم چی کشیدی تو مریضی بچه ها واقعا سخته واقعا .. مخصوصا آریام عزیزم با اون قیافه معصومش .. فداش الان بهتره نه ؟ کاش دیگه هیچ وقت این طفلای معصوم بیماری بدی نگیرن .. کاش راستی عنوانت رو خیلی دوست داشتم
نازنین
14 مهر 91 9:42
ژینوس تو اینقدر با احساس می نویسی که آدم اشک تو چشماش جمع می شه. ایشالله همیشه سلامت باشی و آریام قدر مامانی به خوبی تو رو بدونه
مامان ژیلا
14 مهر 91 14:43
آریام کوچولوی من انقدر بوسیدمتو تو بغلم چلوندمت که این سرماخوردگیو باهات شریک شم ولی عزیزدلم بازم خیلی اذیت شدی ژینوسم همه ی این دلواپسی هاجزئی جدا نشدنی از حس مادر بودن هستند وهمانطور که اریام قشنگم یواش یواش با دنیای اطرافش آشنا میشه تو هم بیم و امیدهای مادر بودنو تجربه میکنی.بهترین همانست که به خدای مهربون توکل کنی و اورو به او بسپری چرا که برای این دغدغه های فکری پایانی نیست حتی در بهترین شرایط ممکن.آنها همیشه با ماهستند...تا نفسی هست...
khale mahsa
14 مهر 91 19:12
elahi khale bemire vasat aziizam nabinam mariz beshiii jigar tala, az samime ghalbam barat arezo mikonam ke hamishe dar panahe khoda bashi ariame nazaninam va motmaenan doaye madaret hamishe poshto panahete
زهره مامان آریان
14 مهر 91 23:52
الهی .چرا مریض شدی گلم؟انشالله زودتر خوب بشی عزیزم.راستی چه با دقت کتاب می خونه.
مامان ابوالفضل
15 مهر 91 23:34
سلام عزیزانم چقدر ناراحت شدم ایشاالله که الان آریام جون خوبه خوب باشه عوضش کلی دندون دار شده کباب خور ما دندونای جدید مبارک
فریبا مامان حسام
16 مهر 91 1:25
این روزا و این دردا هم زود تموم میشه. ایشالله زود زود خوب میشی.
نوشين مامان آريا
16 مهر 91 11:19
نازنينم ايشااله زودتر دندوناي قشنگت دربياد و راحت بشي. درد و بلا از اين ناز پسري بدور باشه . راست ميگيد وقتي بچه مريض ميشه و ناراحته آدم هزار بار ميميره و زنده مي شه.هميشه شاد و سلامت باشي آريام جان
عسل و غزل
17 مهر 91 9:15
آخی عزیزم این روزا چقد درد کشیدی خدا به داد دل مامانت برسه ولی خوبیش به اینه "این نیز بگذرد""چون میگذرد غمی نیست" میبوسمت ایشالا زود زود خوب میشی
مامان شايان
19 مهر 91 8:46
سلام ايشااله زودي خوب بشي و خنده و شيطنتت فضاي خونه رو پر كنه. فداي آريام جون. بووووووووووووووووووس
خاله خاطره
19 مهر 91 14:56
سلام عزیزم خوبی آریام خوشگلمون چطوره بهتر شده منم خیلی دلتنگتون بودم و دوست داشتم زود برگردم پیشتون ماشالله آریام نازم هم کلی بزرگ و دوست داشتنی شده مامان دلواپس اینقدر خودتو اذیت و ناراحت نکن خدا بزرگه انشالله شما هم همیشه سالم و خوش باشید آریام خوشگلم رو ببوس
الهام
20 مهر 91 0:45
سلام عزيزم الههههههههههههههي خاله فداي اشكاش بشه آريام نازم خيللللي دوست دارم منو ياد اميررضا انداختي موقعي كه دندون درمياورد البته پسرم مثل آريام اذيت نشد خيلي.ببوسش برام ناز پسرقند عسلو
مامان آرشیدا کوچولو
22 مهر 91 15:30
مامانی چقدر با احساس و از اعماق وجودت نوشتی نگران باش این دلواپسی ها تا آخرین لحظه عمرمون باهامونه مادر شدن یعنی این انشالله زودی خوب میشه
سمیرا مامان آنیتا
23 مهر 91 12:23
بهتر شده این خوشگلک ما ؟
مامان یاسمین زهرا
23 مهر 91 22:44
عکس اخری خیلی قشنگ بود.امیدوارم زودی پسرمون خوب شه
مامان محمد صادق(زهرا)
27 مهر 91 8:33
آخ! الهیییییییییییییییییییییی! عزیزم شرمنده دید دیدم این پست وو... اگه زودتر میدیدم دلداریت میدادم.... الان بهتره!!!؟؟؟
ازاده امان هانا
27 مهر 91 9:44
گلکم خوبیییییییییییییییییییی؟ نبینم بیحال باشیا پاشو شیطونی کن الهی که دندونات دیگه اذیتت نکنن بمیرمممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم حالش خوبه الان؟ ببخشید من من انقد دیر اومدم باور کن شبا جنازم میرسه خونه از ماه دیگه راحت میشم اگه خدا بخواد عاشق اون عکسم که داره کتاب میخونه نازیییییییییی
ازاده مامان هانا
27 مهر 91 9:45
راستی نگران نباش خدا مواظب بچه هاس و با خانواده خوبی که اریام داره مطمعنن چیزای خوبی منتظرشه شک نکن
نيلوفر
27 مهر 91 16:21
سلام بچه ي شما خيلي نازه من شما را لينك كردم خوش حال ميشم به ما هم سر زنيد


سلام ممنون از لطف و مهربونیت...متاسفانه آدرسی ندادید تا بتونم با شما لینک بشم. لطفا آدرس وبلاگتون رو بدید.ممنونم