اولین جشن عروسی
دیشب سه نفره رفتیم عروسی. عزیز دلم تو که کوچولوترین مهمون جشن بودی، ساکت و آروم به چراغها و مهمونها نگاه میکردی تا ما راحت باشیم. اما بابا و مامان از ترس اینکه مبادا صدای بلند اذیتت کنه، زود برگشتن خونه (هشتم مرداد ٩٠).
گل پسر حموم کرده و آماده رفتنه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی