آریام در کلاردشت
تو یکی از شلوغ ترین تعطیلات سال راهی کلاردشت شدیم و بعد از هشت ساعت پشت ترافیک موندن، بالاخره ساعت یازده شب رسیدیم. آقا پسر فندق، با اینکه تو راه خیلی خسته و کلافه شده بودی، اما به محض رسیدن خوش اخلاق شدی و تا آخر سفر مثل بقیه از آب و هوای خنک اونجا لذت بردی. اونقدر شاد و سرحال بودی که برای اولین بار شروع کردی به گرفتن پاهای کوچولوت و همزمان آواز خوندن. الهی مامان قربونت بشه که اینقدر بامزه آواز میخونی (دهم مرداد 90).
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی