سفر دیزین
تعطیلات آخر هفته سه تایی رفتیم دیزین، هتل گاجره تا از هوای خنک وسالم کوهستان لذت ببریم (از گرمانمیشه تو تهران نفس کشید). بعد از کمی استراحت، وقتی برای قدم زدن رفتیم تو محوطه هتل، دیدیم چند تا نی نی کوچولوی دیگه هم اونجان که با فاصله یکی دو هفته با پسر فندق ما همسن هستن. منظره جالب تو رستوران بود که چند تا نی نی همه تو carrier روی میزها مشغول بازی و شیطنت بودن. یه مامان هم بود که هنوز کوچولوش بدنیا نیومده بود و دائم حواسش به نی نی ها بود.(بیستم مرداد90).
آریام گل پسر بین گلها
بین نی نی ها رونیکا جون و خانواده مهربونش از همه صمیمی تر بودن. فکر میکنم با حضور شما قند عسلها به همه خیلی خوش گذشت.
آریام جون و رونیکای عزیز
دوست بابا عمو محمود هم با خانواده اونجا بودن. آناهید جون دخترشون عاشق فسقلی ما شده بود و دوست داشت بغلت کنه. اردوان هم اونقدر شیطون بود که یک جا بند نمیشد و تو هم محو کاراش شده بودی!
آناهید خانوم و اردوان شیطون و نگاه متعجب آریام