دد جوجو لالا
پسر خوشگلم بالاخره همه چیز برای یه گردش درست و حسابی تو پارک رو به راه شد و جمعه سه تایی رفتیم پارک ساعی. عزیز دلم، با کمک سی دی های انیشتن کوچولو تونستی کلی جوجو ببینی و بشناسی. به خاطر همین تا مرغ و خروس و اردکها رو دیدی شروع کردی به ق ق کردن و میخواستی اونها رو بگیری. ق یعنی قوقولی، یعنی قدقدا و یعنی صدای اردک. اما جالب تر از همه طوطیها بودند که با دیدنشون شروع کردی به خوندن شعر کارتون ریو که صبح و ظهر و شب باید ببینی تا غذا بخوری. گرچه دیدن پرنده ها از بین حفاظهای آهنی خیلی سخت بود اما تو با دقت به همه طوطیها نگاه میکردی و دوست داشتی بری تو قفس. فکر میکنم خیلی لذت بردی و بهت خیلی خوش گذشت. گرچه خودت راه نرفتی اما برای دیدن جوجوها و تقلید صداشون اونقدر انرژی مصرف کردی که تا رفتیم تو ماشین، شیر خوردی و بعد هم لالا. الهی مامان فدات بشه که اینقدر دد و جوجو دوست داری (هشتم اردیبهشت ٩١).