آریامآریام، تا این لحظه: 13 سال و 24 روز سن داره

آریام عشق زندگی مامان و بابا

کتاب خوندن آریام جون

1391/4/3 1:15
نویسنده : مامانی
553 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز دلم با گذشت زمان، سلیقه و خواسته های تو هم تغیییر میکنند. یه روزی کتاب خروس نگو یه ساعت رو دوست داشتی، حالا کتاب حسنی نگو یه دسته گل و حیوانات ازت جدا نمیشن چون تا حدی صدای حیوونها رو یاد گرفتی و میتونی تقلید کنی. وقتی کتاب رو ورق میزنی ما باید بپرسیم هر حیوونی چی میگه و تو هم اینجوری جواب میدی

ببعی میگه: ب (کشدار)، اردک میگه: ک ک، گاوه میگه: با (خیلی کشدار)، هاپو میگه: اپ اپ، کلاغه میگه: قا قا (البته یه چیزی بین ق و گ)، خروسه میگه: قو قو ،ماهی میگه: لبهات رو بیصدا مثل ماهی تکون میدی، اسبه میگه: خودت رو تکون میدی، انگار رو اسب نشستی.

بعضی وقتها هم با روروک میری کنار پنچره و منتظر گنجشکها و پرنده ها میشینی و وقتی میان با دست اشاره میکنی که بیان پیشت. الهی مامان فدای اون دستهای کوچولوت بشن که اینقدر مهربونی (دوزادهم اردیبهشت 91).

آریام کتابخون

آریام کتابخون 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

عسل و غزل
13 خرداد 91 1:11
عزیز نازنین و کتابخون من از اینکه میبینم با این سن کمت اینهمه پیشرفت کردی خیلی خوشحالم
عسل و غزل
13 خرداد 91 1:12
به نظر میرسه پسر صبور و آرومی داشته بهشی خدا حفظش کنه
مامان ابوالفضل
13 خرداد 91 10:00
ای جانم پسره اهل مطالعه دانشمند کوچولوی ما
مامان محمد صادق(زهرا)
13 خرداد 91 19:32
ای جون! آریام جونییی! محمد صادق منم عاششق کتابه!
فریبا مامان حسام
14 خرداد 91 22:24
الهی خاله قربون اون هوشت بره. پسر قشنگم همیشه با کتابا دوست بمون. مرسی اومدی وبلاگ حسام. بوس
ازاده مامانه هانا
14 خرداد 91 23:15
اریام جونممممممممم فدای اون نگا کردنت بشم من که انقد دقیقههه افرین پسر باهوش و زرنگ خاله من عاشق این موقع بچه هام که ممیخوان حرف بزنن ووووووییییی کاش میشد صداشم بزاری
سمیرا مامان آنیتا
15 خرداد 91 14:15
هزار ماشالا که هم کتاب میخونی هم اینهمه چیز یاد گرفتی صدای ماهی رو خیلی قشنگ در میاری ای خدا پس چرا این دختر من تا کتاب کاغذی میبینه شیرجه میره تا پاره اش کنه وگرنه اروم نمیشه
هدیه خدا
16 خرداد 91 16:27
سلام. ماشاله به این پسر ناز وباهوش. آفرین.
مامان امیرسام
23 مرداد 91 3:58
چه با دقت هم میخونه